به گزارش تحریریه، منظور از عقلانیت مذکور نه عقلانیت مدرن است که اقتضائات خاص خودش را داشته باشد و نه عقلانیت سنتی که آغشته به انگارههای ماقبل مدرن باشد. بلکه مراد از آن، فهمی از شرایط کشور است که اشاره به درک و تحلیل مسائل بر اساس اصول عقلانی دارد.حداقلی که برای بقای هر جامعهای ضروری است، بر اصول سادهای بنا میشود: شناسایی تهدیدها، کاهش ریسکها و استفاده از امکانات موجود. برخلاف عقلانیت مدرن که به ابزارهای پیچیده و دادهمحور متکی است، یا عقلانیت سنتی که گاهی دچار تعصبات میشود، این عقلانیت همان چیزی است که انسانها را از دوران ماقبل تاریخ به امروز رسانده: توانایی تشخیص خطر و انتخاب مسیرهایی که به بقای زندگی کمک میکنند.
اقتصادی ضعیف، فقر گسترده، فساد عمیق و تبعیضهای نهادینه شده، همگی علامتهایی هستند که نشان میدهند تصمیمگیریها و سیاستگذاریها از منطق اولیه بقا فاصله گرفتهاند.
اقتصادی که نتواند نیازهای اولیه مردم را برطرف کند یا سیستمی که به جای مقابله با فساد، آن را نادیده بگیرد، تهدیدات داخلی و خارجی را تشدید میکند. نبود این عقلانیت مانند بیماریای است که بدن را از درون میپوساند.
نمونههای زیادی از این فقدان عقلانیت در اداره کشور وجود دارد. یکی از واضحترین مثالها، اصرار بر احیای صنعت خودروسازی ناکارآمد است. صنعتی که با فناوریهای قدیمی، نه تنها به اقتصاد کمک نمیکند، بلکه منابع ملی و انسانی را نیز هدر میدهد. به جای تمرکز بر صنایعی که بر اساس مزیت نسبی شکل گرفتهاند، میلیاردها تومان صرف حفظ انحصارهایی میشود که جز زیان، هیچ سودی ندارند. این تصمیمات، همراه با عدم اراده برای اصلاح، نشاندهنده فقدان بازخورد در سیستم است.
در شرایطی که تهدیدات خارجی رو به افزایش هستند و فضای جنگی بر کشور سایه افکنده، بازگشت به نوعی عقلانیت حداقلی که ریشه در تجربه و غریزهی بقا دارد، بیش از پیش اهمیت مییابد. به نظر میرسد نظامی که قانون را در محور تصمیمگیریها قرار دهد، و مدیران را بر پایهی شایستگی و توانمندی – نه صرفاً وفاداری سیاسی – انتخاب کند، بهتر میتواند با چالشها مواجه شود.
رویکردهای شفاف و بدون تبعیض در مقابله با فساد، از ایجاد زیرساختهای نظارتی گرفته تا پیگیری جدی تخلفات اقتصادی، میتوانند به بازسازی اعتماد عمومی کمک کنند.
در کنار آن، تمرکز بر آموزش و توسعهی زیرساختهای واقعی، به جای پروژههای نمایشی، ممکن است راهی برای جبران فرصتهای از دسترفته باشد. در نهایت، بازنگری در سازوکارهای تصمیمگیری و بازگشت به منطق بقا، میتواند احتمال عبور از بحرانهای پیشرو را افزایش دهد.
منبع: ofoqesevom
پایان/
نظر شما